پيام
+
[تلگرام]
بسم الله
#بازيباييهاي_نهج، شماره 17
«لا يرقي إليّ الطّير» (هيچ پرندهاي را به قلّهي من راهي نيست). #خطبه_3
عناصر زيباشناختي:
1استعاره کوه از وجود مبارک حضرت امير(ع)،
2استعاره پرنده از خيال و انديشه انديشوران،
3ايجاز،
4 سجع (بين کلمه «طير» با کلمه «سيل» که در جمله قبلي به کار رفته است)
نکات:
حضرت در اين عبارت، خود را در شمايل يک "کوه بلند" به تصوير کشيدهاند و انديشه انديشوران را نيز در شمايل "پرندههايي" به تصوير کشيدهاند که هيچ يک از اين پرندگان به بلنداي آن کوه نميتوانند برسند.
در هم تنيدگي دو تصوير (تصوير کوه و تصوير پرنده) شدت زيبايي اين عبارت بسيار دلپذيرتر کرده است. مهم آن است اين دو تصوير در هم تنيده در کوتاهترين قالب لفظي (Minimal) بيان شده و گوينده در بيان آن، نه تنها به هيچ تکلفي نيافتاده بلکه مرکب سخن آنقدر در دست ايشان رام بوده که حتي توانستهاند عبارت «لايرقي اليّ لاطير» را به عبارت قبلياش (ينحدر عني السيل) به يک سجع بسيار زيبا هم تبديل کنند.
ال در « الطير» ال جنس است يعني هيچ پرنده اي بر اوج من نرسد و اين بياني ديگر از آن روايت شريف است که فرمود: اهل بيت را به مقام خدايي نرسانيد، جز آن هر چه مي خواهيد در عظمت و شأن آنها بگوئيد. (بر اوج غنايت نرسد هيچ کمندي/ بيهوده رسن باف خيالند گمانها).
#خطبه_شقشقيه
@banahjolbalaghe
شکار لحظه ها
95/12/3