1) امامت در فرهنگ شیعه جزء اصول دین است و در مکتب اهل سنت جزء فروع دین است و سر آن این است که شیعه معتقد است که امامت مثل نبوت به انتصاب از جانب حق متعال صورت می گیرد نه به انتخاب خلق وقتی کار خدا بود بحث از آن اعتقادی است و حوزه بحث آن فلسفه و کلام است ولی اهل تسنن امامت را به انتخاب خلق دانستند و انتخاب کار خلق است و علمی که از افعال خلق صحبت می کند علم فقه است لذا در فقه از آن سخن می گویند.

2)مرحوم علامه امینی رحمه الله مولف الغدیر از جمله راویان حدیث غدیر 110صحابی 84تابعی 360تن از ائمه و حفاظ و اساتید حدیث از قرن اول تا قرن سیزدهم هجری و 26مولف شیعه و سنی نام برده است.

نکته 9 استاد عبدالله جوادی آملی حفظه الله  می فرمایند :

قاضی عضد ایجی و تفتازانی دنباله روی فخر رازی اند او میگوید و اینها می پرورانند.

مقاصد و مواقف را با حرف های فخر رازی بررسی کنید ببینید که اینها همه نو آور نبودند بلکه دنباله رو فخر رازی اند(سخنرانی 7/4/1387ش منتشر شده در مجموعه پیام غدیر)

نکته 10استاد داودی قدس سره می فرمایند:

گاه شود که باحثان حکمی و نویسندگان عبارت«اتحاد عاقل به معقول به کار برند در حالیکه این عبارت اگر عربی است،صحیح«اتحاد العاقل بمعقوله» می باشد و اگر فارسی است،صحیح«اتحاد عاقل با معقول» می باشد.

نکته 11 بیت معروفی که در کلاس های فلسفه خوانده می شود:

نه مرکب بود و جسم نه مرئی نه محل

بی شریک است و معانی تو غنی دان خالق

«معانی»یعنی حق تعالی بی معانی است و مراد از آن نفی اعتقاد صفات زاید بر ذات است.

بسم الله الرحمن الرحیم

نکته 1استاد انصاری شیرازی حفظه الله به نقل حضرت امام (رحمة الله علیه)می فرمایند: انقلاب را دو کتاب تشکیل داده است اسفار اربعه صدر المتالهین و جواهر الکلام نجفی

نکته 2استاد جوادی آملی حفظه الله می فرمایند:

جهان غرب با حکمت متعالیه جناب صدرالمتالهین قدس سره غریب است و زمان می برد که بخواهد با آن آشنایی لازم را کسب کند اما آنان با فلسفه ابن رشد آشنایی کافی دارند و وی را شارح آثار ارسطو می دانند از این روی اگر اساتید حکمت اسلامی فلسفه ابن رشد را ترویج دهند و تدریس کنند و حکمت متعالیه را در آن اشراب کنندمسیر برای رساندن حکمت متعالیه به جهان غرب گشوده می شود.

نکته3 استاد محمد محمدی گیلانی حفظه الله می فرمایند:
یک وقت از امام سوال کردم که آیا شما حاشیه ای بر اسفار دارید و ما از کجا پیدا کنیم؟ فرمودند:«من حاشیه ای بر اسفار نوشته بودم» معلوم شد عمال شاه پس از اینکه ایشان را تبعید کردند،کتابخانه امام را هم غارت کرده بودندحتی مکتوبات ایشان از جمله حاشیه بر اسفار را برده بودند.

نکته 4استاد حسن زاده آملی حفظه الله می فرمایند:
لعمری من اعتزل عن الکتب العقلیة و الصحف العرفانیة  مما أهدتها الأیادی النوریة کتمهید القواعد و شرح القیصری علی فصوص الحکم و سرح العیون فی شرح العیون و مصباح الأنس و شرح المحقق الطوسی علی الإشارات و الأسفار و الشفاء و الفتوحات المکیة،فقد عزل نفسه عن فهم الخطاب المحمدی (ص) و حرمها من النیل بسعادتها القصوی

نکته5 یک اشتباهی که بر سر زبان خاص و عام رواج دارد تعبیر به شیخ الرئیس در تمامی موارد است در حالی که اگر به تازی سخن می گوییم صحیح همان شیخ الرئیس است و اگر به پارسی، صحیح؛ شیخِ رئیس می باشد.

نکته 6استاد مصباح یزدی حفظه الله می فرمایند:

بیش از نیمی از اختلافات در علوم نظری –خصوصاً علوم انتزاعی-به مغالطات اشتراک لفظی برمیگردد،یعنی آنچه را که شخصی إثبات می کند با آنچه دیگری نقد برآن می زند دو مطلب است.این مهم را در اختلاف بین فقها و فلاسفه می توان در یافت و این خود موضوع یک رساله می تواند قرار بگیرد.

نکته7استادسیدجلال الدین آشتیانی قدس سره می فرمایند:
واقعا در محیط فلسفی عصر صفویه که اهل تحصیل تحت تاثیر افکار مقلدین مشاء و آرا و عقاید فلسفی نزدیک به آرا و عقاید اهل کلام بودند،ظهور رجل بزرگ و حکیم علام و عارف متاله مکاشف صدرالحکماء المتالهین الإمام الاعظم و استادنا المقدم و شیخنا الاقدم شبه معجزه باید محسوب شود.خداوند بزرگ خواسته است که چراغ درخشان بلکه خورشید تابان حکمت و معرفت همیشه روشن بماند.ظهور ملاصدرا سبب شد که فلسفه و حکمت الهی که مشتمل است بر عقاید حقه در مباحث ربوبی رونق یابد. 

نکته 8  استاد صدر المتالهین شیرازی قدس سره  می فرمایند:
من در مدت عمرم که اکنون به چهل سالگی رسیده کسی را ندیدم که از فراگیری حکمت روگردان باشد مگر آنکه محبت دنیا  و ریاست در آن؛بر وی چیره شده  و عقل او در تسخیر شهوت قرار گرفته باشد،  و نیز فرموده است:
حرام فی الرقم الاول الواجبی . القضاء السابق الإلهی أن یرزق شیء من هذه العلوم...إلا مع رفض الدنیا و طلب الخمول  و ترک الشهرة