پيام
+
[تلگرام]
برادران پند گيريد!!
سخني با تحول دروغين، و شانتاژ کار آقاي اکبرنژاد
بسم الله الرحمن الرحيم
اللَّهُمَّ اهْدِنِي لِمَا اخْتُلِفَ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ، إِنَّكَ تَهْدِي مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
«جريان زوائد» که چندي است به بهانه تحول در دانش اصول فقه، به ايجاد بحران، کمر همت بسته است؛ حيات خود را در کشمکش ميداند. اساتيد، براي بيداري بيدار کردن اين جريان از راه ناصوابي که در پيش گرفته به بيان و بنان، اقدامهاي را صورت داده اند ولي غلبه خواب و هيجان تشتت و شانتاژ، فراتر از آن بود که اين اقدام¬ها به بيداري آنان منجر شود و راه خدمت در پيش گيرند تا خيانت!
اکنون که آب از سر آنان در حال گذر است، اين نوشته شايد آنان را بيدار و شايد به فرآيند آب شدن اين آدم برفي، دامن زند که هر دو خير است.
برادران! براي آب ريختن به آسياب تشتتي که فراهم آورده ايد، به چنگ زدن به هر ريسمان سياه و سفيدي، شايد نيازمند باشيد ولي زيبنده نيست.
برادران! بر شما و ما پوشيده نيست که آيت الله عليدوست حفظه الله با سعه صدر با شما روبهرو گشت و با زبان محبت با شما سخن گفتند؛ حال شما به چه ميزان محبت پذير و شاکر بوده ايد، جاي خود دارد؟
فقط ياد کرده اين نکته به جاست که در سال گذشته در مسئله استصحاب تعليقي در يادداشت «ثمره تراشي» سخن خلاف واقع را به حضرت استاد نسبت داديد و زماني که با تکذيب و سند خلاف گويي مواجه شديد، سکوت را بر تصحيح، ترجيح داديد و چند روز بعد بسيار ريلکس براي ايشان دعوت نامه فرستاديد، انگار نه انگار که دي، دروغي بسته ايد و يا به اشتباه سخني را منتسب کرده ايد!
البته مشت نشانه خروار است و سخن از مايه هاي شرمساري شما بسيار...
يکي ديگر از اين موارد، اقدام اخير شما است مبني بر بريدن دو سخن ايشان و کنار هم گذاشتن آن به منظور القاي ناهمسويي در ديدگاه ايشان، راست ناقصي که با دروغ هم داستان است؛ کار ناصوابي که از شيوه هاي رسانه هاي ناپاک است. بسيار روشن است که ايشان در جملهاي برخي دروس خارج را به نصاب اجتهاد نمي دانند و در جمله اي ديگر از واژه «دروس»، علوم و مواد درسي را اراده کرده و فرموده اند: لازم و ضروري است چنان که در متن گزارش سخنراني ايشان نيز آمده است.
هنر در فهم حرف بخردان است
نه تعجيل سخن در آن است
حال شما از اين چه سود داريد که نمي کنيد مدارا؟! براي ما بسيار روشن است.
برادران! پند گيريد و با آبروي افراد بازي نکنيد و در راه ناصوابي که در پيش گرفته ايد، عاقبت خود را به تباهي نکشيد دور نيست آن روزي که براي طلب حلاليت از اين و آن، به کوي و برزن شويد.
سر آخر از آيت الله عليدوست بابت اينکه اين نوشته بدون اذنِ ايشان صادر گشت، عذر خواهي مي کنم.
دل که آيينه شاهيست غباري دارد
از خدا ميطلبم صحبت روشن رايي
حسيني کمال آبادي
پژوهشکده اديب فقه جواهري
9/10/1396
@adibefiqhe
بوستان ادب و عرفان
96/10/11