پيام

چشمه دانش
92/6/17

+ در مناجات ابوحمزه ثمالي تاثير ترک همنشيني با عالمان دين را خواري از سوي خداوند بيان نموده:وْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِي مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِي؛ يا شايد مرا در مجالس علما نيافتي؛ پس خوارم داشتي

چشمه دانش 92/12/23

ما که روزي پنج بار خود را شارژ مي کنيم ! علما را نمي دانيم !

اما نقد ! شما ؟ ما کتاب خود را مطالعه کرده ايم ! علما را نمي دانيم !

کاملا مشخص است که مقصود فيد را متوجه نشده ايد!

هنر در فهم حرف بخردان است نه تعجيل سخن در رد آن است

الان شما چه فرموده ايد ؟ آيا حرف ما را رد فرموده ايد !؟ حالا تعجيلش بماند !؟

اما حرف ؟ شما ، فرموده ي شما آيا دامن شما را هم مي گيرد ؟ يا شما از دسته ي آن برخي ... نيستيد ؟! و چرا ديگران هستند ؟!

شما اصلا جمله خود را مطالعه بفرماييد مثل هميشه گنک مي نويسيد و حاضر به تبيين دقيق سخنتان نيستيد...اين را ما بايد از شما بپرسيم که چه مي فرماييد و به کدام جمله از فيد نقد دارديد آيا به دعاي ابوحمزه؟ يا سخن پيامبر ص؟ يا دوره کوتاه نوجواني پرسه کوتاه در مسجد زدن را کافي مي دانيد؟

اما عرض ما ؟ آيا کتابي را که ما خوانده ايم علما هم خوانده اند ؟ کتاب خود را عرض کرده ايم ، و قکر مي کنيم براي ما و ايشان هم کافيست همين کتاب . کفا بنفسه

ما نسبت به شخص خاصي سخن نگفته ايم که حالا پاسخ دهيم مرا نيز مي گيرد يا نه؟

اگر منظورتان از کتاب خود تفکر و توجه انسان در جان خود است که من عرف نفسه فقد عرف ربه هم اصل اين روايت و هم معاني گسترده آن و هم تحقق عملي آن در علما پر تو افکن شد و شما نيز اداعاي بس بزرگي مي کنيد که اين کتاب را خوانده ايد؟

بله . ادعايي بس بزرگ

مقصودمان کتاب خودمان است ، بله اولش معرفت و شناخت است که فرمود : اول الدين معرفة ... ، و فرموده اند : اصل و پايه ي عبوديت هم معرفت است ، و بعد معرفت و شناخت يعني کمالش هم مقصود است ، بسم الله الرحمن الرحيم ، سبح اسم ربک الاعلي ، الذي خلق ...والذي قدر ... والذي اخرج ... ولاتنسي ... ، که علما کاري به اين حرفها ندارند http://andishe.parsiblog.com/

بلکه رفته اند دنيال مثلا افلاطون ، ارسطو و غربيان ، علماي شيعه را خصوصا عرض مي کنيم ، بعنوان مثال بجاي جکومت ديني رفته اند دنبال حکومت جمهوري غربي و گويا دين شکل حکومت ندارد !

اين جسارت شما چيزي از قدر عالمان شيعه نمي کاهد و نشان مي دهد بدانچه ادعاي خواندش را داريد آراسته نيستيد چرا که در همان متون وحياني در وصف عالمان دين و مقام معنوي آنان چنان سخن رفته است که آراسته بدان به خود بلرزد از آنکه عالمان را به صورت کلي متهم کند.

دو مطلب را فراموش نکنيد 1)پس شما نقدي به اصل فيد نداشتيد 2)نقد شما متوجه همه علما نيست اما همه علما را متهم مي کنيد

در مورد فلسفه هم بايد بگويم که در فرآيند مراوده فيلسوفان مسلمان با يونان ترميم و پالايش و پيشرفت در دستور کار مسلمان بوده و با حساسيت اهل کلام و فقها اين ترميم دو صد چندان شد البته اين مهم تسلط به تاريخ فلسفه يونان تا ملاصدرا را مي خواهد

*اگه نزد علماي با خدا حاضر نشيم* اگه هزار سال هم مطالعه کنيم بعدش هم تخيل دانستن حاصل ميشه وخودمون بدست خودمون و با وجود زحمت زياد؛ براي بسته شدن درب سعادت تلاش کرديم .. هم مطالعه لازمه هم معلم وعالم و هم صحت ما علم @};-

احسنت آفرين@};-

تا جايئکه که ما خبر داريم بسط و توسعه داده شده به ميراث يوناني ، مثل امروزه که علوم غربي را مي آموزند ، و تا جايئکه ما خبر داريم علي الخصوص حوزه و حوزه ي شيعه در عصر يونان باستان زندگي علمي دارد ، فقه مقدمه اش هنوز که هنوز است منطق قديم است و در دانشگاه هم دنباله روي روش غربيست ، خلاصه طلبه ي علوم ديني تا منطق ارسطويي باستاني را نخواند اصول فقه را نمي خواند و دانشجو هم تا روشي از روشهاي آمده در

در متدولوژي علوم را پيش نگيرد وارد دانشي نمي شود ، حالا شما بر چه اساسي مي فرماييد ؟! شايد ما خبر نداريم !

تا اونجايي که شما خبر داريد اشتباه است به عنوان مثال بحث علت هستي بخش که حکماي ما از فارابي تا علامه طباطبايي وارد فلسفه کردند در فلسفه يونان اصلا از آن خبري نيست شما کتاب تاريخ تحليلي -انتقادي فلسفه اسلامي را مطالعه بفرماييد تا ببينيد يونان کجا بود و حکماي مسلمان با عقل باروشده به وحي به کجا رساندند آن را..

معمولا مورخين فلسفه از يونان به غرب سر پل مي زنند و حلقه سنگين حکماي مسلمان را نديد گرفته اند لذا امکان ارزيابي و مطالعه تطبيقي بين برآيند فلسفه يوناتن با برآيند تفکر حکماي مسلمان سخت شده بود اما در کتاب نام برده از يونان به اسلام آمده و دقيقا ترميم و پالايش و اثاره حکمت به دست فلاسفه مسلمان روشن شده

ما شک نداريم که شما از اينکه گفتيم خبر نداريد ، و ذر ثاني طرفداريتان از سر آگاهي نيست ، ناگفته نماند که اين طرفداري نيست ، چراکه تا بر اين کار باشيد وضع همينطور خواند ماند ، در حاليکه اگر از موضوع آگاهي پيداکنيد نقطه ي آغاز حرکت است و خود مي توانيم بناي علم و دانش را پي ريزي کنيم و دنباله رو غرب باستاني و امروزه نباشيم که هنوز هستيم متاسفانه

شما يک وقت بگذاريد و کتاب نام برده را مطالعه کنيد تا متوجه شويد که چه کسي در اشتباه است

و شک نداريم که در اين کار سرمايه ي عظيم ديني را داريم که گرفتار روشهاي غربي است متاسفانه ، يعني گرفتار منطق و روش دو رقمي آنها ، در حاليکه روش ديني ما بر واحد استوار است و اوج بيانش در سوره ي توحيد آمده است ، ولي ...

شما از سر بي خبري به تراث فلسفه اسلامي را به انگ يونانيت کنار مي زنيد و اسم اين را پي ريزي دانش اسلامي مي گذاريد و ناخواسته به دامن آنچيزي مي رويد که مي خواستيد از آن فرار کنيد

اين بيان هاي کوتاه و نامفهوم دردي را دوا نمي کند و تبين دقيق واحد و اقسام آن در بحث وحدت و کثرت در فلسفه اسلامي آمده که با توجه به آيات و روايات و درک عقل وحدت حقه حقيقه ثابت شده است و ميز آن با ديگر اقسام وحدت روشن سده است شما کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت ديني را بخوانيد و از اثار عقل و نقل يکدگر را در کار حکماي ما سر در بياوريد تا خيلي از حقايق روشن شود.

فرموده ايد چسارت ووو ، عرض مي کنيم که ما عالم و دانشمند را از علم و دانشش مي شناسيم و جسارت به علم بد ترست از جسارت به عالم ، چراکه گفتيم عالم با علمش براي ما محترم است و نه هرکه نامش عالم باشد و وجه تسميه نداشته باشد ، البته اين در برابر فرمايش شما عرض شد وگرنه ما مثل شما دو رقمي فکر نمي کنيم که يک رقمش سلبي باشد طبق منطق فقه !؟ شما و يا مثل صفر ( صفريک) جديدش

بعنوان مثال آيا شما هيچ خبر داريد که منطق جديدش هم به بن بست رسيده و براي رفع و رجوعش منطق فازي را مطرح کرده اند و غربزدگان ما از خوشحالي غش کرده اند ! و گفته اند : منطق قرآن منطق فازي است !؟ پس لطفا انگ و تهمت نزنيد ! کمي فکر کنيد ! البته نه بامنطق يوناني و رياضي غربي و فازي ايندو ! بلکه منطق قرآن ! که خبري از آن حتي در حوزه ي شيعه هم نيست ، و اين چسارت نيست به آن معني که شما اراده اش مي کنيد

به نظرم ما در اين فضاي ضيق نوشتار کوتاه مراد هم را نمي يابيم و شما هم تند و تند موضوعات جديدي رو مطرح مي کنيد مشخص شدن موضوع سخن و حيطه نقد و ...در ساعت ها صحبت حضوري هم گاه مشخص نمي شود ان شاء الله يک سر قم تشريف آورديد زيارت همديگر رو ببينيم و چايي بنوشيم و از حقيقت سخن بگوييم@};-

رفقا اصلا بحث فلسفه ومنطق و رديا قبول آن نيست *بحث مقدميت ومحوريت وضرورت مراجعه عوام به علماست.*اگر کسي بهر فرضي طريقيت وموضوعيت ضرورت مراجعه به علما رو در علوم ال محمد و معنويت ايشان حتي مورد ترديدقرار بده *حتما مسيري خلاف فطرت وضد عقل و متعارض با شرع انتخاب کرده*.{مقبوله عمربن حنظله عن الصادق(ع) :من كان من الفقهاءصائناً لنفسه،حافظاً لدينه،مخالفاً لهواء ومطيعاً لامر مولاه *و للعوام ان يقلدوه*@};-

بله ما از علما و دانشمندان شيعه انتظار داريم که پيرو منطق قرآن و قرآن ناطق يعني علي باشند ، چراکه پيرو و شيعه علي هستند و او باب علم است نه مثلا ارسطوها و راسل ها که علني است بي ديني آنها و مثلا مي گويند ، حتي کتاب نوشته اند که : چرا مسيحي نيستم ! و منطقشان مي گويد : خدا نداريم ، حتي پدر مادر نداريم ! ئ اين حرفشان را ستاد انقلاب فرهنگي ما نشر مي دهد و به فارسي هم برمي گرداند آنهم چي ؟

بله علي آقا من هم خدمت دوست بزرگوارم همين را در نظرات اوليه گفتم و تصريح کردم که فرمايشات و اينها ربطي به نقد فيد نداره و سخنان ديگري است که درجاي خود بايد مطرح شود و اساسا فضاي پيام رسان گنجايش اين سخنان را ندارد

در عصر خميني ! و هيچ عالم و دانشمندي حتي شيعه ي آنها هم خبر ندارد که منطق آنها چه مي گويد ! و اين برازنده ي عالم و دانشمند شيعه نيست و حرف ما اينست و اگر نامش را جسارت مي گذاريد باشد مانعي که ندارد بلکه شايسته ماست بعنوان يک شيعه ي پيرو علي که فرمود : انا مدينة العلم و علي بابها ، پيام آور دين ما ، والسلام

چند دقيقه اي ميشه که نظرات اين فيد را مرور ميکنم و مدام روي رفرش کليک! اما نميدونم چرا متوجه نميشم اصلا اختلاف بر سر چيه؟؟؟ !!! :-o

اصلا بحث گنجايش نيست:) بحث فلسفه وعدم او نيست بحث علماي شيعي و عامه نيس اخوي عزيز؛پيرزن بزرگواري اومدن نشستن رو صندلي راننده ميگن بريم ؛عزيزي ساتور بدست وارد اتاق عمل شدن ميگن خوب بچه هابريم سمت جراحي ريه ها:) نه بابام جان جراحي ريه 18 تيم مجرب پزشکي مي خواد *بحث دين خدا که ضامن سعادت ابدي بشريت است با چار کلمه قران نويسي و خود گوئي وخود سپاسي حل ميشود؟*نه بالام جان حفظ شيئا و غابت عنه الاشيا@};-

و تو چه ميداني که *هرمس ( ادريس ) *بزرگ فيلسوفان يونان است . و تو چه ميداني که راه شناخت خداوند به واسطه پيمبر دروني از ابتداي خلقت هموار بوده . آيا شان* خضر * از *موسي* کمتر است ؟؟؟

*هرمس حکيم* او جد پدر نوح بود و اسمش در تورات اخنوخ است او را در اساطير يونان باستان هرمس حکيم نيز گفته اند .به خاطر درس کتاب هاي آسماني ادريس ناميده شد . اولين کسي بود که با قلم نوشت و خياط بوده و نخستين کسي بود که لباس دوخت او آنچه را که به حضرت آدم از اسما آموخته شد به فرزندان آدم آموزش داده ، علوم نجوم و هندسه ، فلسفه و حساب و منطق و حکمت و رشد ملي و رقا عقلي همه چيز را به مردم ياد داد

حتي بعضي به او علم کيمياگري را نسبت مي دهند که بعدها به دست فراموشي سپرده مي شود .به پاس خدمات و تلاش ، او را به آسمان بردند .( نام او عربي نيست و با ازيريس پيوند دارد ) او يکتاپرستي را رشد داد و مي گويند مدت چهارده قرن تا زمان نوح مردم خداي يکتا را مي پرستيدند . درمتون عرفاني کلمات حکيمانه را به او نسبت داده اند .

بله ، بعضي هم مثل حضرت امام (ره) در کشف الاسراشان اساطير يونان را به حضرت سليمان عليه السلام مي رسانند ، در حاليکه از آن حضرت در سوره ي نمل داريم : بسم الله الرحمن الرحيم ، را که شاگردان يوناني ايشان هيچ خبري از اين حرف استادشان ندارند

بالاي سيد الکريم ، بازم جوش آورديد و علمتان را رو کرديد !؟ بله قبول دارم که علماي شما دين را (دست نيافتني) کرده اند ! ولي راستي شما از کجا بدست آورديد ؟! همين براي شما کافيست و قبلا هم تذکر داده بودم ولي گويا دنباله رو رجاليد بازم !؟ بابا خودت رجلي ! وگرنه از رجل چه خبر خواهي داشت ؟ نايافته از رجل کي تواند که رجل شناس باشد !؟

عجب خدايي داريم ! که کلمه ي (بالام) را برزبان شما انداخت ! آنهم به زبان ما ترکها ! راستي نديديد ! مثل علمايتان ؟ رجالتان ؟ که در کتب علمي شما دانشمندي گفته : نه تنها خدا نداريم ! پيامبر و مثلا حضرت ادريس نامي هم بقول دکتر بالتازار نداريم ، و همچنين امام و گمراهيم در دين ! بلکه پدر و حضرت آدم عليه السلام هم نداريم ! چراکه پارادکس پيش مي آيد !

و گفتيم و شما هم مثل علما ، رجال ووو يتان خود را به نشنيدن زديد که گوينده ي همين حرف در کتب درسي آموزش و پرورشتان عالم و دانشمند معرفي شده به علم و دانش آموز ! حالا هي بر طبل خود بکوبيد ! بالا ، يعني فرزند سيد الکريم ها !

خانواده گرامي عليکم السلام.. انسان براي اظهار نظر در مسائل پزشکي و صنفي و مهندسي و مذهبي و... بايد متخصص باشد..*بهمين سادگي*.. هرگونه جسارت و سوء ادب وسو تعبير به فقها وعلماي شيعه *کمترين اثرش* بي خيري و بي نوري و سوءعاقبت است سعي کنيم اين حريم رو حفظ کنيم..موفق باشين @};-

اول اينکه ( خانواده ي خانه ) ، نه خانواده ي مثلا گرامي ! يا نهادي از نهادي ي جامعه ي مدني غربي شما که براي درک و ديافتش و اظهار نظر در باره ي آن تخصصي که مد نظر شما گرامي است لازم باشد ، در ثاني بقول مقام معظم رهبري : حد يقفِ اين متخصص شدن پيشنهادي شما کجاست که از از آن به بعد اظهار نظر بتوان کرد ؟ اين فرمايش شما گرامي مثل اين مي باشد که ما خاتم پيامبران نداشته باشيم و خدا رضايت به داشتن دين نداده

باشد که ما دين داشته باشيم و هنوز در حال ارسال رسل باشد و ابلاغ دين نشده باشد ! در حاليکه ما دين داريم ، البته درحد دليل ، برهان و حجت خود ، اما ختم کلام ، حالا اين اظهار نظر شما را هم تحت فرمايش شماست ؟ يا شما اظهار مي توانيد بکنيد و سلبي آن سهم ماست !؟ ما گه گفتيم تفکر ديني ما دو رقمي نيست مثل تفکر علماي شما گرامي !

براي تخصص در امور مذهبي حداقل نيمه تخصص در ادبيات عرب / فقه / اصول / رجال /تاريخ/ و چن علم ديگه لازمه ..از هر کدوم خواستين يه سوال در حد ترم دوم ازشون مي پرسيم پاسخ داده شد علي اعيننا ...اما اگه مي خواعين خودتون رو بخواب بزنين حرفي نيست گرامي..موفق باشين

http://hoseinikamal.parsiblog.com/Feeds/7869419/

خانواده ي خانه* خيلي لفاظي مي کنيد ولي بدانيد علم همين قلمبه سلمبه حرف زدن نيست . بلکه " العلم نور يقذفه الله في قلب من يشاء " *

ما کي از اينا گفتيم !؟ شما قلمبه سلمبه حرف زديد ، بله علم همانست که فرموده ايد ، نه آنکه شما فرموديد ! که ما را لفاف ( دانسته ) ايد ، و قلمبه سلمبه گو !؟ در حاليکه خودتان هم شاهديد که اينها را شما فرموديد نه ما ، فقط اميدواريم که بحساب پاسخ به عرايضي که داشتيم واريز نفرموده باشيد !

اما ياسيد الکريم گرامي ، شما به عرايضي که داشتيم پاسخ بدهيد ، ما هم به پرسشهاي شما پاسخ مي دهيم ، البته به بامنطق آنجاهايي که فرموده ايد ! چه حوزوي و چه دانشگاهي ، چراکه نخستين بحث ما با آنجاها منطق آنهاست که ديني نيست ! بلکه غربيست ، و علمي هم نيست ! علمي که بقول دکتر بالتازار نورست .

چشمه ي دانش محترم ، به نشاني داده شده هم سري زديم .

دوست گرامي ميزباني شما در آن فيد را هم صورت داديم

ديديم و تناول کرديم ! ولي حيف که ميزبان از خوردنيها نخورد! و ميهمان خورد فقط ! حتي دبير برگزيده ي خوردنيهاي شما هم نخورد ! حالا علاقمندان به آنها بماند ! راستي چرا زحمت ميزباني بخود داديد ؟ پاسخگويي عرايض ما کافي بود !

@};-