شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ آيا بين نوشته قبل از حديث با خود حديث تعارض مي بينيد؟
فالينظر الانسان إلي طعامه @};-
بايد بگيم تعارض هست يا نه؟ هر دو صورتشو ميشه گفت :)
تحليل خودتان را بنويسيد؟ آيا تعارض هست و راه حل دارد؟ يا راه حل ندارد؟
اصلا حق بدون تفکر قابل تشخيص نيست به نظرم.
عقل نياز به غذا داره و اين غذا در مرحله ي اول شناخت حق هست و حق هم در مرحله ي زير متقي، چيزي به جز شناخت واجب و حرام نيست. // اينکه غذاي عقل تفکر هست، يعني با استفاده از ابزار فکر ، بتونيم در شناخت واجب و حرام گام برداريم و هر بار با قياس دانسته هامون با حق، با خط کش حق، بتونيم خوراک مفيد و مضر براي عقل و بالتبع روح خودمون را تشخيص بديم
مسلما انسان با چيپس و پفک و آبميوه و کيک و غيره هم ميتونه مدتي خودشو از گرسنگي در امان بداره ولي همه به اين اذعان دارند که رفع اين گرسنگي کاذب هست و خيلي زود بر ميگرده// روح انسان هم به همين شکل. مدتي با حرفاي خوب اينطرف اونطرف، مدتي با موسيقي، مدتي با ژست روشنفکري، مدتي با شرکت در مجالس روضه و... خودشو خلاص ميکنه از اين گرسنگي فطري.
اما مادامي که به اصل وصل نشه و نفهمه هيچچچچچچچ خوراکي مثل شناخت واجب و حرام در وهله ي اول، و تعهد و تقييد به انجام و ترکش در مرحله ي دوم و سرانجام ملکه شدنش ، نداره، اين رفع گرسنگي دردي ازش درمان نميکنه.
*علي مع الحق و الحق مع علي* و اي کاش ميدونست که وقتي نازدانه ي خلقت ميفرمايد أنا مدينة العلم و علي بابها، يعني يه خبرايي هست. حق فقط دست علي است و اولاد علي. هر گونه خوراک غير از اين منبع بهش برسه اگر سم و مهلک نباشه، بي ضرر نيست @};-
پس استفاده از ابزار فکر و رسوندن اون به تعقل، فقط در سايه ي حق ، کمک رسان است ولاغير// اين فکرو بايد به دست علي و اولاد علي تراش داد تا شکل بگيره
سلام ؛ فکر کنم تعارض هست ،در حديث شرط تکامل عقل را پيروي از حق بيان کرده ولي قبل از حديث زنده بودن عقل را منوط به فکر کردن دانسته ، انسان ميتونه هر نوع تفکري داشته باشد که شايد حق هم نباشد .
جناب ربيع القلوب يک سوال از شما دارم و آن اينکه آيا عقل بدون کمک گرفتن از شرع مي تواند به کشف حق نايل آيد يا نه؟
کاربران گرامي در نقاط قوت و ضعف تصوير هم اظهار نظر کنند خودم که راضي نيستم خوب از آب در نيومد
خيررررررر// هرچند عقل دست نخورده تا مرحله اي محدود ميتونه خوبي رو از بدي تشخيص بده ، امـــــــــا اين تبعيت از شرع و حرف شنوي از اوامر خداست که چراغ راه ميشه براي عقل وگرنه سُمّي سارقا و سارق هم هيچوقت خيري نصيبش نميشه و نه تنها به کشف حق نائل نميشه بلکه هيچوقت در سينه ش کمالي نميشينه و چه بسا از بيراهه و ظلمات سر در بياره
مگه کسي منکر تفکر شد استاد پروانه ها؟
جناب ربيع القلوب شما منکر تعقل نشده ايد اما يک برخورد حداقلي در کاشفيت عقل از واقع صورت داده ايد ؟ ئ اين سخني جاي بسي تامل دارد پيشنهاد مي کنم کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت ديني اثر آيت الله جوادي آملي را مطالعه بفرماييد خيلي زيبا است
جناب چشمه دانش! تعريفتون از برخورد حداقلي رو نميدونم. ولي بنده تا مرحله اي، بهاي زيادي به عقل ميدم. نميشه اينو منکر شد. اصلا اولين چراغ سبز خدا براي متقين زنده شدن عقل هست. اما اينکه اين عقل چطور زنده ميشه به فرموده ي اميرمومنان علي عليه السلام در خطبه 220 نهج البلاغه، مهتاب شبي نيازه و آسوده سري و اهل دلي@};-
و اما کتاب معرفي شده ي حضرتعالي: طبيب، فعلا کتاب خوندن را ممنوع کرده برام جناب چشمه دانش. از بزرگواريتون تشکر
أحسنت منظور ما از برخورد حداقلي اين گفته شما بود: خيررررررر// هرچند عقل دست نخورده تا مرحله اي محدود ميتونه خوبي رو از بدي تشخيص بده ،
:) يعني هرچي تعداد حرف راء در خير بيشتر باشه برخورد حداقلي منو بيشتر تر تر تاييد ميکنه؟ :-o
بله همان راي مشدد و ادامه آن را هم بخوانيد که فرمويد: مرحله اي محدود ميتونه خوبي رو از بدي تشخيص بده
مگه شما قائلين به قابليت نامحدود عقل؟
نه خير سخن در برخورد حداقلي با عقل بود فرموديد از کجا ي عبارات شما دريافتيم ما شاهد آورديم
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top