نقدی روش شناختی بر گفتار ی با نام رد واجب بودن نماز آیات 1 - چشمه دانش
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای نمایش / عدم نمایش پیام های ارسالی در پارسی یار اینجاکلیک کنید

  • + در پی در خواست کاربر گرامی گشت ارشاد که فرموده بودند: حاجی میشه واسه رخ ماهم یک شعر بگی ؟؟ گشت ارشادی و از روی گلت دل ها مات....شه شطرنج به آستان رخت بارها مات
  • + رخت خود را جمع ز پارسی یار کرده بودم بساط خود را پهن در تلگرام کرده بودم مهندس آمد و گفتا که نسناس فراموشکار روزهای آس و پاس بیا در دست خود گیر این یک رباط است پیام از دور بفرست نوعی انعکاس است منم توبه ز کار خویش کردم بساطم را به پارسی پهن کردم خداوند به حق هشت و چارت زما بگذر شتر دیدی ندیدی چشمه دانش تقدیم به مهندس فخری زید عزه
  • + آیت الله ابوالقاسم علیدوست: امام خمینی قدس سره شعار اصلی خود را بر رفتن شاه متمرکز کردند. امام رأس هرم قدرت پهلوی را نشانه گرفته بود و به خوبی بر این امر واقف بودند که با رفتن شاه، رژیم پهلوی نیز خواهد رفت. امام خمینی قدس سره برای پشتوانه نظریه «شاه باید برود » به شعارهای مردم استناد می کردند و می فرمودند:الآن تمام مردم ایران از بزرگ و کوچک شعارشان بر رفتن شاه است.
  • + آیت الله سید علی حسینی آملی: تمام مشکلات جامعه بشری به خاطر این است که از خواسته فطرت خود دور مانده‌اند. ما اگر به وجدان خودمان برگردیم بیدار می‌شویم.
  • + رمز إحرام رمز احرام این است که که کاری را که دیگران به مجرد وفات با تو می کنند تو با خود بنما! لباس ها را در آور، غسل کن، کفن بپوش، تسلیم ربّ شو، حزین باش و آماده فاصله گرفتن از عادات ترک مأنوس ها ، خائف و امیدوار باش.
  • + آیت الله علیدوست: دنیای امروز در شرایطی است که چه مسلمان و چه غیر مسلمان بیش از هر زمان دیگر احتیاج به رفتار فاطمی دارد و هرچه که زمان پشت سرگذاشته می‌شود این احتیاج بیشتر می‌شود که ما به الگویی همچون حضرت زهرا(س) نیازمندیم.
  • + .
  • + چندی است چو عبد یاغی گشتم با جرم و جنایت باغی گشتم با لطف خدا و ابواب نجاب از بی راه ها بازیافتی گشتم **************** سرهم بندی از چشمه دانش
  • + بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم بر لبم حوقله و به ذکر حق مشغولم بعد مرگم چه هراس ز آمبولانس و تشییع بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم سروده جشمه دانش اسفند 1394 ************* حوقله در زبان عربی مخفف لا حول و لا قوة الا بالله است.

طراحی این قالب توسط امیرحسین قدرتی انجام شده است


     
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   

              آماربازدید:

              امروز: 165

              دیروز: 224

              کل: 455613

Haddade Adel
Haddade Adel
نقدی روش شناختی بر گفتار ی با نام رد واجب بودن نماز آیات 1 چاپ فرستادن به ایمیل
تاریخ:91/9/16---ساعت: 12:5 صبح


بسم الله الرحمن الرحیم

واکاوی سخن یکی از دوستان پیرامون وجوب آیات الاحکام

برخی از دوستان خبر ضرورت بررسی گفتاری پیرامون ردّ وجوب آیات الاحکام را دادند و این مقاله اجابتی است از آن تقاضا :

این گفتار نقدی روش شناختی رد وجوب نماز آیات میباشد که در قالب چند شماره بیان می شود :

1-   فرمودید:.... باید اصرار کنیم که حتماً بنا بر عین آیه ی قرآن ابزار جنگی تهیه کنیم؟!

نگارنده: در حالیکه نه آیه قرآن چنین می گوید و نه هیچ فقیهی تا به حال این سخن را گفته است.

2-   فرموده بودید: خداوند مگر چقدر خشک و سختگیر است که اگر در سجده نماز ، انگشت شست ما اول به زمین نخورد ، بدون توجه به کل نماز ما ، نیت ما ، هدف ما از نماز خواندن و ... نماز ما را باطل اعلام کند؟! 

نگارنده:چنین چیزی در فقه شیعه وجود ندارد ..

3-   فرمودید: کتابی که خداوند نازل کرده حتی کالیات(کلیات) نماز را هم تعیین نفرموده است چون ظاهر نماز آنچنان اهمیت ندارد!!!!.نگارنده:سوال آن است که از کجا چنین کشفی راصورت دادید: چون ظاهر نماز آنچنان اهمیت ندارد.

اولا  این مدعای است بدون دلیل.

ثانیا:این ادعا مخالف خود قرآن کریم است چون:

 1-در ضمن آیاتی چند به جزئیات احکام نماز پرداخته است(43و101و102نساء-6مائده-78اسراء) پس قرآن کریم به جزئیات امر نماز اهمیت داده است.

2-جزئیات نماز از طریق سنت (قول،فعل،تقریرمعصوم) قطعی پیامبر ص و ائمه ع به ما رسیده است و به تصریح قرآن کریم، سنت یکی از منابع کشف شریعت است (7سوره حشر،3و4سوره نجم،50سوره انعام،،36احزاب،59و64و80 سوره نساء،31و32سوره آل عمران،21و33سوره احزاب)

اندیشه اکتفاء به قرآن و منع سنت اندیشه خودکش است چون خود قرآن این اکتفاء را رد مینماید.این مغالطه حصر گرا معمولا از کم آشنایان به اصول اولی شریعت و دانش فقه سر می زند. خداوند در قرآن حدود یک سیزدهم شریعت را بیان فرمود و ما بقی را به واسطه انسان کامل بیان فرمود و در اهمیت اوامر الهی،هیچ فرقی بین واجبی که از طریق پیامبر و اوصایای او بیان می شود با واجبی که در قرآن بیان شده نیست، چون همه را خداوند قانونگذاری نموده و آنها را بر ما حجت دانسته است و تخلف از آنها را حرام شمرده است.

براساس آنچه گفته آمد بیانی که نویسنده محترم در ضمن ادله رد وجوب نماز آیات آورده است جواب داده میشود آنجا که در شماره پنجم فرموده:

5-در تمامی قرآن و حوادث های بی شماری که نقل کرده است و رخ داده ، هیچ جا سخن از این به میان نیامده است در صورت فلان وضعیت ، نمازی غیر از نمازهای یومیه واجب می شود. هرچند که نبودن یک موضوع در قرآن باعث انکار آن نمی تواند باشد اما دلیلی بر کم اهمیت بودن آن می باشد که در قرآن ذکر نشده است.


ثالثا:خداوند مقصد نماز و روح نماز را بر این اساس قبول می کند و اساسا شریعت یعنی بیان همین شیوه های رسیدن به مقاصد و اهداف شریعت و اندیشه اکتفاء به مقاصد و کنار گذاشتن راه وصول به آن مقاصد،اندیشه کنار گذاستن شریعت است. به عنوان مثال اندیشه ای که می گوید عفاف مهم است حال اگر از قصد تارهایی از موی او بیرون گذاشته شد یر عفیفه نیست،می خواهد به بهانه عفاف محدوده حجاب بیان شده در شریعت را کنار بگذارد غافل از آن که خداوند راه عفاف را از طریق حجاب با آن شرایط قرار داد و غیر آن بی عفتی است.

 

4-عقل و شریعت

ایشان در اصل بحث شان (رد وجوب نماز آیات) را در 8 شماره مطرح کرده اند که شماره پنجم آن مورد واکاوی قرار گرفت،ایشان 4شماره دیگر خود را به دنبال ملاک و علت از راه عقل میگردد و چهار احتمال رو مورد واکاوی قرار میدهد( ترس،نشانه، نشانه های بزرگ،شکر) و وقتی به زعم خود علت و فلسفه وجوب نماز آیات را در آن چهار احتمال نمی یابد،حکم به واجب نبودن آن می کند.

برای بررسی این موضوع به چند بحث توجه بفرمایید:

اولا: قانونگذار فقط خداوند است(توحید در تقنین)

باید دانست که اگر عقل را اشراف به تمام مصالح و مفاسد داشت که خود مقام قانونگذاری را بر عهده می گرفت و دیگر نیازی به قوانین الهی و قانونگذاری خداوند نبود ولی عقل خود می داند که با شعار انسان موجودی ناشناخته نمی تواند برای او قانون در خور سعادت فراهم آورد،قانون علم او مشوب به جهل است و قانوننامه او ستمنامه. توضیح این مهم به اینکه:

در اَبَر وادی خداگرایی،اعتقاد بر آن است که تنها مقام و مرجع قانونگذاری خداوند است.اراده او و علم ازلی الهی است که اصول و محتوای شریعت و دین را تعیین می‌کند به بیان دیگرتنها قانونی که ضامن سعادت و کمال انسانی است،قانون وشریعت الهی است که ازطریق وحی به واسطه انسان‌های کامل و صاحب عصمت در اختیار انسان قرارگرفته است.

 وسایر قوانین در صورتی ارزش واعتبار دارد که به گونه‌ای مورد تایید شریعت قرارگیرد.

دلیل این مهم آن است که عقل ادارک می کند به اینکه نام قانون گذار بر دانایی راست می آید که علم او تمام جهات موضوع قانون گذاری را فرا گرفته باشد و جهتی از جهات موضوع از محضر علم او غایب نباشد و گرنه تقنین بر اساس جهل به جهاتی منجر به ستم بر موضوع است از این روی قانوننامه او ستم نامه است که ضامن سعادت نمی باشد .

ما انسان ها در امور صنعت خود اجازه قانونگذاری برای یک اتومبیل را به شخصی که از اتومبیل جز میل لنگ و باتری نمی‌شناسد نمی‌دهیم تا چه رسد به انسان.

اگر موضوع قانون گذاری انسان شد هویت و حقیقت انسان با تمام ابعاد و اطوار وجودیش و معرفت به آفرینش و نظام هستی و شناخت جایگاه انسان در آفرینش و ترابط و تعامل انسان و آفرینش عناصر محوری ایست که علم قانون گذار حقیقی آنها را در بر گرفته است .

و چنین قانونی نه از خود انسان بر می‌خیزد و نه از طبیعت و جهان،زیرا نه انسان به عمق جهان آگاهی دارد و نه از خودش با خبر است چه رسد به اینکه انسان و از رابطه او با خود خبر داشته باشد.

ثانیا: عقل فاقد شأن قانونگذاری

حق آن است که منبع هستی شناسی دین فقط اراده و علم ازلی الهی است و همه اصول و فروع از ناحیه خدای سبحان تعیین می شود و عقل آدمی فاقد شأن حکم کردن و دستور دادن است و شأن او ادراک حسن و قبح مصلحت و مفسده است عقل مانند طبیب اهل درایت و معرفت است ؛نه اهل ولایت و حکومت از این روی همانند طبیب فاقد اوامر مولوی است زیرا وی فقط مدرک است نه حاکم. [2]

البته باید توجه داشت که نفی حکومت عقل در قانون گذاری،ردّ کارآیی آن در استنباط احکام نمی‌کند چرا که عقل به عنوان یکی از منابع اجتهاد عهده دار کشف حکم شارع مقدس‌اند و کشف حکم با حکم صادر کردن متفاوت هست درآنجا عقل چون منابع دیگر کشاف و پرده بردار از احکالم الهی است.

تعبد عقل در هنگام عدم إدراک مصلحت حکمی

 حال اگر عقل ما فلسفه قانون وجوب نماز آیات را نفهمید چنانکه فلسفه خیلی دیگر از قوانین شرعی را هم نمی فهمد باید قانون الهی را کنار گذارد !!!!

حال اگر در متن واقع عالم خصوصیتی در زلزله، خسوف (ماه‌گرفتگى)، کسوف (خورشید گرفتگى)، و نیز رعد و برق و وزیدن بادهاى زرد و سرخ،باشد که موجب وجوب نماز بر ما بشود و عقل ما آن را رصد نکند و در احتمالاتی که می دهد آن را نیابد،می تواند با آن علم محدود حکم به باطل بودن آن حکم کند؟هرگز فرق است بین آنجایی که عقل توان درک ملاک حکم را ندارد و آنجا که یقین به تناقض دارد.

إجماعی بودن وجوب نماز آیات

قوت ادله وجوب نماز آیات آنچنان است که

 1- روایاتی متعددی که بر این مهم دلالت دارد(وسائل الشیعه،ج7،ص483)

2-إجماع(عبدالاعلی سبزواری،مهذب الاحکام،ج7،ص246)

4-   ضرورة من المذهب(همان)

 یعنی بر وجوب نماز آیات روایات داریم و این وجوب مورد إجماع فقها است و بالاتر ضروری مذهب شیعه است.

در پایان از زحمات دوست عزیزمان آقای فارغی کمال تشکر رادارم به امید روزهای درخشان .والسلام علیکم و رحمة الله برکاته

سید مرتضی حسینی کمال آبادی

15/آذر/1391قم المقدسه



ما


 



[1] .setiz.blogfa.com

[2] منزلت عقل در هندسه معرفت دینی ،جوادی آملی؛،ص38با تلخیص مرکز نشر اسراء،1386،چاپ اول




 
Haddade Adel
Haddade Adel