اسفند 91 - چشمه دانش
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای نمایش / عدم نمایش پیام های ارسالی در پارسی یار اینجاکلیک کنید

  • + در پی در خواست کاربر گرامی گشت ارشاد که فرموده بودند: حاجی میشه واسه رخ ماهم یک شعر بگی ؟؟ گشت ارشادی و از روی گلت دل ها مات....شه شطرنج به آستان رخت بارها مات
  • + رخت خود را جمع ز پارسی یار کرده بودم بساط خود را پهن در تلگرام کرده بودم مهندس آمد و گفتا که نسناس فراموشکار روزهای آس و پاس بیا در دست خود گیر این یک رباط است پیام از دور بفرست نوعی انعکاس است منم توبه ز کار خویش کردم بساطم را به پارسی پهن کردم خداوند به حق هشت و چارت زما بگذر شتر دیدی ندیدی چشمه دانش تقدیم به مهندس فخری زید عزه
  • + آیت الله ابوالقاسم علیدوست: امام خمینی قدس سره شعار اصلی خود را بر رفتن شاه متمرکز کردند. امام رأس هرم قدرت پهلوی را نشانه گرفته بود و به خوبی بر این امر واقف بودند که با رفتن شاه، رژیم پهلوی نیز خواهد رفت. امام خمینی قدس سره برای پشتوانه نظریه «شاه باید برود » به شعارهای مردم استناد می کردند و می فرمودند:الآن تمام مردم ایران از بزرگ و کوچک شعارشان بر رفتن شاه است.
  • + آیت الله سید علی حسینی آملی: تمام مشکلات جامعه بشری به خاطر این است که از خواسته فطرت خود دور مانده‌اند. ما اگر به وجدان خودمان برگردیم بیدار می‌شویم.
  • + رمز إحرام رمز احرام این است که که کاری را که دیگران به مجرد وفات با تو می کنند تو با خود بنما! لباس ها را در آور، غسل کن، کفن بپوش، تسلیم ربّ شو، حزین باش و آماده فاصله گرفتن از عادات ترک مأنوس ها ، خائف و امیدوار باش.
  • + آیت الله علیدوست: دنیای امروز در شرایطی است که چه مسلمان و چه غیر مسلمان بیش از هر زمان دیگر احتیاج به رفتار فاطمی دارد و هرچه که زمان پشت سرگذاشته می‌شود این احتیاج بیشتر می‌شود که ما به الگویی همچون حضرت زهرا(س) نیازمندیم.
  • + .
  • + چندی است چو عبد یاغی گشتم با جرم و جنایت باغی گشتم با لطف خدا و ابواب نجاب از بی راه ها بازیافتی گشتم **************** سرهم بندی از چشمه دانش
  • + بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم بر لبم حوقله و به ذکر حق مشغولم بعد مرگم چه هراس ز آمبولانس و تشییع بنده عمریست که به تشییع بدن مشغولم سروده جشمه دانش اسفند 1394 ************* حوقله در زبان عربی مخفف لا حول و لا قوة الا بالله است.

طراحی این قالب توسط امیرحسین قدرتی انجام شده است


     
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   
   

              آماربازدید:

              امروز: 66

              دیروز: 72

              کل: 486773

Haddade Adel
Haddade Adel
عصاره دعای تحویل سال چاپ فرستادن به ایمیل
تاریخ:91/12/29---ساعت: 2:13 عصر
در محضر استاد
عصاره دعای تحویل سال


بهار، انسان را به یاد قیامت می‌اندازد. در قیامت تَقلیب قلوب و تقلیب ابصار جزء خطرناک‌ترین اموری است که دامنگیر تبهکاران می‌شود.لذا در تحویل سال که بهار است به خدا عرض می‌کنیم :

ای خدایی که دل‌ها را زیر و رو می‌کنی

ای خدایی که چشم‌ها را زیر و رو می‌کنی

ای خدایی که شب و روز را مدیریت می‌کنی

ای خدایی که سال را به سال دیگروحال را به حال دیگر تبدیل می‌کنی

حال ما را به بهترین وجه تبدیل کن تا ما گرفتار تقلیب قلوب و تقلیب ابصار نشویم بلکه از احسن الأحوال بهره بگیریم این عصاره دعاست.


بر اساس تناسبی که بین بهار با معاد و حوادث تلخ معاد است اینها کاملاً یادآور جریان معاد است پس اگر در روایات دارد وقتی بهار آمد به یاد معاد باشید یکی از راه‌های تذکره معاد همین است که ما از تقلیب قلوب و تقلیب ابصار نجات پیدا کنیم.


حضرت آیت الله جوادی آملی،درس اخلاق24/12/91


 

 
درس سوم /شریعت شناسی چاپ فرستادن به ایمیل
تاریخ:91/12/15---ساعت: 10:13 عصر

                               درس سوم /شریعت شناسی

                                           انسان و قانون

 

ضرورت قانون براى فرد و جامعه به هدف  استقرار نظم غیر قابل انکار است هیچ عاقلی پی‌آمد فاسد هرج و مرج را از بی قانونی نفی نمی‌کند‌‌‌ و تاریخ نیز از دیر باز انسان‌ را جویای قانون معرفی می کند.

یهودیت به عنوان یک نظام حقوقی است که در حدود 1300ق م ظهور و بروز یافت و پیش از آن نیز قانون‌ نامه‌های مهمی وجود داشته است.قدیم‌ترین قانون نامه‌ای که به دست آمده عبارت است از قانون نامه (اورنمو)[1] که مجموعه‌ای از قوانین سومری مربوط به 2100سال قبل از میلاد است.قوانین دیگر عبارتند از قوانین(اشنونا)[2] (ح 1900ق م ).با این همه بی گمان مهم‌ترین این قانون نامه‌ها قانون نامه حمورابی،پادشاه بابل،در حدود 1800ق م است که این قانون نامه 282 ماده(به اضافه مقدمه و موخره)دارد.[3]

اینها همه از اهتمام بشر به قانون و قانون مداری خبر می دهد .

اما حصر هدف از قانون به مانعی برای جلوگیری از هرج و مرج یک استفاده حداقلی از قانون است.انسان‌ها در پرتوی قانون در پی هدفی بالاتر هستند و آن رسیدن به سعادت و کمال انسانی است.

در این میان افق هستی شناختی هر انسانی بر گستره قانون و تشخیص قانون گذار تاثیر می‌گذارد،از این روی  آن جهان بینی که ریشه هستی و مبدأ عالم را به ماده و امور مادی پیوند می‌دهد و می گوید: انسان در جهان تهی از خدا زندگی می‌کند قانونی در خور گستره تولد و مرگ طلب می‌کند و در جهان بینی اسلامی که هستی را بر دو قسم نزول و صعود قائل است قانونی به گستره سلوک انسان در عوالم وجودی می‌خواهد و از همین خاستگاه است که گستره قانون بر شناخت قانونگذار تاثیر می‌گذارد از این روی تا آدمی، افق هستی شناسی خود را معلوم نکند سخن او از قانون و قانون گذار نمی‌توان کرد.

نگارنده،صحبت از قانون را در پارادایم خدا محور شیعه دوازده امامی برگزار می‌کند و مباحث هستی شناسی را به فلسفه و حکمت ارجاع می‌دهیم .

 

                             توحید در تقنین

 

در اَبَر وادی خداگرایی،اعتقاد بر آن است که تنها مقام و مرجع قانونگذاری خداوند است.اراده او و علم ازلی الهی است که اصول و محتوای شریعت و دین را تعیین می‌کند به بیان دیگرتنها قانونی که ضامن سعادت و کمال انسانی است،قانون وشریعت الهی است که ازطریق وحی به واسطه انسان‌های کامل و صاحب عصمت در اختیار انسان قرارگرفته است.

وسایر قوانین در صورتی ارزش واعتبار دارد که به گونه‌ای مورد تایید شریعت قرارگیرد.

بر اساس این انگاره قانوننامه‌های دیگری که توسط هیئت حاکمه[4] یا توده مردم[5] یانخبگان ملت[6] یا قوانینی که به مرور زمان در میان مردم پدید می آید(قانون طبیعی) تصویب می‌شود [7]چیزی جز ستم نامه نخواهدبود[8].

توحید در تقنین مدعایی است که دلیل عقلی ونقلی آن را مبرهن می‌سازد.

 

دلیل عقلی توحید در تقنین

 عقل قاضی است به اینکه نام قانون گذار بر عالمی راست آید که علم او تمام شئون وجودی موضوع قانون گذاری را فرا گرفته باشد و جهتی از جهات وجودی موضوع از محضر علم او غایب نباشد و گرنه تقنین بر اساس جهل به جهاتی منجر به ستم بر موضوع است از این روی قانوننامه او ستم نامه است که ضامن سعادت نمی باشد .

ما انسان ها در امور صنعت خود اجازه قانونگذاری برای یک اتومبیل را به شخصی که از اتومبیل جز میل لنگ و باتری نمی‌شناسد نمی‌دهیم تا چه رسد به انسان.

اگر موضوع قانون گذاری انسان شد هویت و حقیقت انسان با تمام ابعاد و اطوار وجودیش و معرفت به آفرینش و نظام هستی[9] و شناخت جایگاه انسان در آفرینش و ترابط و تعامل انسان و آفرینش عناصر محوری ایست که علم قانون گذار حقیقی آنها را در بر گرفته است .

و چنین قانونی نه از خود انسان بر می‌خیزد و نه از طبیعت و جهان،زیرا نه انسان به عمق جهان آگاهی دارد و نه از خودش با خبر است چه رسد به اینکه انسان و از رابطه او با خود خبر داشته باشد.

بر این بنیان ضرورت شریعت به صرف نیاز بشر به یک نظام اجتماعی مصون از هرج و مرج نیست تا کسی را رسد که بگوید این مهم با قوانین غیر شرعی که در نقاط مختلف کره زمین وجود دارد، برآورده می‌گرددبلکه قانونگذاری ضرورت دارد که براساس شناخت دقیق از انسان و نیازهای دنیوی و أخروی وی قانون گذاری کند یعنی باید این حقیقت را دریافت که انسان دارای روحی مجرد و حقیقتی باقی و ابدی است و روح آدمی متأثر از اعمالی است که در طبیعت انجام می دهد واز این رو،أعمال او باید بر اساس قانونی باشد که علاوه بر تنسیق روابط انسان در عالم ماده،نظام ابدی و جاودانش را تامین در نتیجه ضامن کمال الهی او باشد.

 

دلیل نقلی توحید در تقنین

 

مراد از دلیل نقلی آن دسته از دلیل هایی است که از جانب حق متعال بواسطه انسان کامل به مارسیده است و در آنها صریحا توحید در تقنین مطرح گشته به عنوان نمونه به ادله ذیل توجه بفرمایید:

دلیل یکم:در کریمه 121 سوره مبارکه أنعام می خوانیم که :

وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُون[10]

ترجمه :و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخورید، چرا که آن قطعاً نافرمانى است. و در حقیقت، شیطانها به دوستان خود وسوسه مى‏کنند تا با شما ستیزه نمایند. و اگر اطاعتشان کنید قطعاً شما هم مشرکید.

وجه استدلال به این آیه این است که در این کریمه در مرحله اول:قانون نهی از خوردن از آنچه هنگام ذبح نام خدا برده نشده ذکر شده

در مرحله دوم شیطان و اولیاء شیطان می خواند با جدل کردن شما را از این حکم برگردانند و خودشان قانون گذاری کنند که فرقی نمی کند چه نام خدا برده شودو چه نام خدا برده نشود.

در مرحله سوم می فرماید اگر به قانونی که آنها می گویند عمل کنید یعنی آنها را قانونگذار بگیرید بدانید که از حوزه توحید به در رفته و به حوزه شرک در آمده اید و این صزیح در توحید در تقنین است.

دلیل دوم :و از آیات دیگری که به آن برای توحیداستدلال شده آیات 13تا37 سوره اسراء است در این آیات  بخشی از احکام فقهی مانند حرمت زنا، قتل و تصرف ناحق در مال یتیم، ذکر شده است تا می رسد به آیه 39و در آن می فرماید:

ذلِکَ مِمَّا أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتُلْقَى فِی جَهَنَّمَ مَلُوماً مَّدْحُوراً [11]

 

ترجمه:این بخشی از وحی پروردگارت به سوی توست که حکمت است و همراه با خداوند سبحان خدای دیگر را قرار نده که سبب شود در جهنم، سرزنش شده و طرد گشته، افکنده شوی.

وجه استدلال به این آیه،که این آیه پس از  پس از چند آیه‌ای که در آن قوانین شرعی مطرح شده قرار گرفته است و محل استدلال هم به این قسمت است که بعد از بیان قوانین فرموده : با خداوند سبحان خدای دیگر را قرار نده . واین شاهد صدقی بر توحید درتقنین است.

هر کس حلالى را حرام یا حرامى را حلال کند کافر و مشرک است زیرا قانونگذار و شارعى غیر از خدا تثبیت کرده است و آن عین شرک است.

بر اساس دلیل های بررسی شده شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه است.هیچ کس حق قانونگذاری ندارد و هیچ قانونی جز حکم شارع را نمی توان به مورد اجرا گذاشت. به همین سبب در حکومت اسلامی به جای «مجلس قانونگذاری»که یکی از سه دسته حکومت کنندگان را تشکیل می دهد «مجلس برنامه ریزی» وجود دارد که برای وزارت خانه ها ی مختلف در پرتو احکام اسلام برنامه ترتیب می دهد و با این برنامه ها کیفیت انجام خدمات عمومی را در سراسر کشور تعیین می کند[12] .

 



[1] . Urnammu

[2] Eshnunna

[3]. بر گرفته از مقاله چشم اندازحقوق یهودی در کتاب عدالت کیفری در آیین یهود ،نشر مر کز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب سال 1384

[4] .هگل در این باره می‌گوید:فقط در دولت و از دولت است که فرد،آن چه را به زندگی‌اش زنده ماندن می‌دهد به دست می آوردو بدون او هیچ چیز نیست،در نتیجه قوانین دولت از لحاظ حقوقی به عنوان واقعیت و از نظر اخلاقی به عنوان خیر و صلاح،محدود است(دفتر همکاری حوزه و دانشگاه،در آمدی بر حقوق اسلامی،ص295)

[5] .قاسم زاده،حقوق اساسی ایران،294

[6] . برای اطلاع بیشتر ر.ک:همان و رضا علومی،کلیات حقوق،ص67

[7] .طبق این نظریه وضع قانون در جامعه حق افراد و یا هیئت حاکمه یا گروه دیگری نیست،بلکه بهترین حقوق و وقانین هر جامعه قوانینی است که به مرور زمان در میان جامعه پدید می‌آید.برای اطلاع بیشتر ر.ک قاسم زاده،حقوق اساسی ایران،ص20

[8]برگرفته ازجایگاه مبانی کلامی در اجتهاد،فصل دهم،صص303و304

[9] تذکر این نکته لازم می نماد که چون گفتگوی کتاب بر اساس اعتقاد به اسلام به عنوان پیش فرض گرفتن اصول اعتقادی آن است مراد از آفرینش تمامی ماسوی الله از مجردات در قوس نزول و عالم ماده که انزل مراتب وجود است تا قوس صعود را دربر می گیرد .

[10]. سوره الأنعام (6): آیه 121

[11] (اسراء، 39).

[12]  . ر.ک روح الله موسوی [امام] خمینی ،ولایت فقیه ،ص44(نقل ما از فقه ومصلحت ص 196)


 
درس دوم /مفهوم شناسی چاپ فرستادن به ایمیل
تاریخ:91/12/12---ساعت: 5:55 عصر

درس دوم

مفهوم شناسی

 

بررسی دقیق مسائل پیش رو مبتنی بر تبیین واژه‌های کلیدی است که در آن به کار رفته است زیرا چنان‌که در علم منطق بیان شده،جایگاه مبادی تصوری (تعریفات)قبل از سایر مطالب است.

قانون:واژه قانون از کانون  (kanon) یونانی گرفته شده و از زبان سریانی به زبان عربی راه یافته است.قانون در اصل به معنای خط کش و معیار اندازه گیری به کارمی‌رفته است و بعدها مفهوم قاعده،رسم و روش را ازآن گرفته‌اندو دارای معانی اصطلاحی گوناگونی است و در اصطلاح حقوق عبارت است از:

مجموعه قواعد و مقرراتی که از طریق مقامات صالحه و مراجع مفترض الطاعه وضع و اعلام می شود و موضوع آن حقوق وتکالیف افراد بشر است و مدلول آن الزام یا اذن یا اباحه{است}و غایت آن ایجاد نظم و ترتیب در اعمال و اقوال و روابط افراد و اجتماعات و جلوگیری از خودکامگی و زورگویی و نیرنگ و نفاق وجنگ وقتال است. [1]

شریعت:معنای لغوی شریعت همان شیب ملایم است که گدار نامیده شده و معنای اصطلاحی آن همان راه مناسب برای رسیدن به آب حیات انسانی است که در بستر آفرینش قرار دارد می باشد.

تکلیف:در لغت ،(تکلیف)از ریشه (کلّف)به معنای امر کردن به چیزی است که انجام آن دشوار باشد و در اصطلاح به فرمان و خطاب الهی که متعلق به افعال بندگان است اطلاق می شود.

اجتهاد :اصطلاحی است فقهی که بر کوشش فقیه در به دست آوردن حکم شرعی از منابع فقه دلالت دارد. فقیهی که احکام را با اجتهاد خود به دست می‌آورد،مُجتَََهِد و آنکس که از وی پیروی می کند مُقَلِّد گویند.

فقه: فقه در لغت به معنای مطلق «فهم،علم وادراک» معنی کرده‌اند و در آیات و روایات به معنای فهم عمیق و بصیرت در دین آمده است خواه آن بصیرت در اصول دین باشد یا فروع دین . اما در اصطلاح به فقه الاحکام گویند یعنی علم به احکام شرعی براساس ادله تفصیلی.[2] صاحب نظر را فقیه گویند .

 



[1]        برگرفته ازجایگاه مبانی کلامی در اجتهاد،فصل دهم،ص309

[2]برگرفته از فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول ص 231


 
درس یکم / ضرورت شریعت شناسی چاپ فرستادن به ایمیل
تاریخ:91/12/7---ساعت: 3:27 عصر

بسم الله

درس یکم از سلسله دروس عقبه اعتقادی احکام

ضرورت شریعت شناسی

یکی از موضوعات مهمی که ذهن هر انسان را قبل از پژوهش به خود مشغول داشته موضوع اساسی شریعت است.وجه این اهمیت را در قالب چند دلیل اینچنین می توان بیان نمود.

 

دلیل اول :اصطکاک در خانواده و جامعه چند قطبی

                                                                 

 اگر نگاهی به خانواده ها بیندازیم به این نکته می رسیم که منقح نشدن این موضوع(اعتقاد به احکام) موجب چند قطبی شدن خانواده ها شد و چند قطبی شدن خانواده ها جامعه چندقطبی را رقم می زند در چنین اجتماعی اگر چه جسم هایشان کنار هم است اما قلب هایشان به اندازه دوری اعتقادشان دور است .

طرح مبانی اعتقادی شریعت ، وآگاهی به آن برای هر مسلمانی  از این جهت نیز ضروری است که در واقع شریعت(نظام حقوقی اسلام) برای صعود به یک قله رفیع انسانیت است . اگر این مسیر را بدون آگاهی به مبانی اعتقادی  آن بپیماییم یاشریعت را به ثمن بخس بر باد میدهیم که در این صورت  اصلا در دستیابی به قله کمال ناتوان خواهیم ماند و یااز خود و خانواده اشخاصی خشک مقدس وجاهل می سازیم که دافعه از دینمان بیش از جاذبه به دینمان خواهد بود و با اختلاف و هدردهی بی مورد توان و ظرفیت های خود, باعث از دست رفتن سرمایه ها می شویم  گاه این اختلاف از چارچوب  اعتقادات شخصی و عملیات فردی خارج می گردد رنگ سیاسی به خود می گیرد ،از حالت پرسش و پاسخ بیرون می رود و لباس شبهه و اعتراض به خود می گیرد یا مسلک و مذهبی را به چالش می کشد و گاه شود که  برخی از گروهها شریعت را به عنوان نقابی مردم فریب بر چهره رکیک خود کشیدند همانند حزب توده که هواردران خود را مسلمان معرفی میکرد و بر ارزش گذاری اعضا به شریعت محمدی تصریح می نمود.

یا رژیم منفور پهلوى را دیدیم که گاهى براى فریب مسلمانان و منحرف ساختن آنان، قرآن چاپ مى کرد، ولى آن زمان که احساس خطر کرد و فهمید که جامعه دینى دیگر نمى خواهد اسیر او باشد، مسجد کرمان را با قرآن هایش به آتش کشید. پس یک زمان «قرآن سوزى » است و یک زمان «قرآن سازى » و هر دو براى اهداف پلید استعمارى و سیاسى است.

 

دلیل دوم : شریعت آماج شبهات واهی

یکى دیگر از مواردی که ما را به ضرورت بررسی مبادی اعتقادی شریعت می رساند شبهه افکنی و تلاش بی وفقه دشمنان اسلام برای خلع سلاح کردن اسلام از این جهت می باشدکه شمارش اقدامات نامیمون آنها از وسع این نوشته بیرون است از آن جمله: توقف اجراء احکام اسلامى بویژه احکام حقوقى و جزایى اسلام است که تحت عناوین مختلف و به خصوص ‍ ناهمخوانى آنها با حقوق بشر غربى مطرح مى شود. بعنوان مثال ادعا مى شود احکام مربوط به اعدام جنایتکاران ، احکام مربوط به مجازات سارقان ، احکام قصاص ، حدود، دیات ، احکام مربوط به حقوق زنان و فرزندان و ... با حقوق بشر غربى ناسازگارند!

هر چند تبلیغات دراین خصوص از سال ها قبل آغاز شده و از سال 1374 اوج و گسترش زیادى پیدا کرده است لکن در سالهاى اخیر تحت عنوان اصلاحات ، با جدیّت بیشترى مطرح و تعقیب مى شود. در روزنامه ها، مطبوعات ، سخنرانیها و توسط بلندگوهاى خارجى و برخى چهره هاى مشخص ، مدام قوانین اسلامى بدلیل ناهمخوانى با حقوق بشر اومانیستى غربى یا ناکارآمد بودن و عصرى نبودن ، تخطئه مى شوند. مجلاتى هم چون کیان و زنان بیشترین خط شکنى را دراین خصوص داشته اند بطوریکه احکام اسلامى را ذاتا خشن و ناشى از طبیعت سخت و خشن عربستان و مزاج تند و گرم عربها دانستند ! و قوانین مربوط به حقوق زن در جمهورى اسلامى را فاجعه دانسته و با صراحت از حذف این قوانین سخن گفتند. [1] براین اساس گفتگو پیرامون مبادی اعتقادی شریعت و شبهه زدایی از قوانین الهی موجب غبار روبی از جانمان نسبت به این قوانین است و علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد حضرت وصی رسول الله صلوات الله علیهما در وصیت به فرزند برومندش امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید:حسن جانم ، تو جوانى هستى برازنده ( و ساده دل ) و قلب جوان نورس زمین خالى ( بدون کشت و زرعى ) را ماند که هر چه در آن افکنده شود در خویشش بپذیرد و نگهدارد ( و بدان من که پدر تو و از تمامت دهقانان و زراعت گران جهان در افشاندن تخم فضیلت و اخلاق آگاه ترم باید نگذارم علفهاى هرزه هوس در سرزمین دلت ریشه بند کند ) لذا پیش از آنکه قلب تو سنگین و سخت شود و عقلت را اشغال نماید ، من با فرهنگ و دانش بسوى تو شتافتم ، تا اینکه تو نیز با تلاش و کوشش بکار بشتابى ، و بدان اندازه که اهل آزمایشها ، و تجربه ها را آن کار کفایت کرده است ،تو را نیز کفایت کند ، آنگاه تو از رنج ( دانش و ادب ) طلب کردن کفایت کرده شده ، و از علاج تجربه اندوختن معاف خواهى بود ، فلذا آنچه که ما از آن دانش و ادب کسب کردیم ، تو نیز کسب کنى .

 

دلیل سوم:شریعت رکن رکین سلوک الی الله

بر سلوک دانان وسلوکیان پوشیده نیست که اولین پله که سر آغاز قدم گرفتن در راه معشوق است شریعت است ،ظاهر اولین شهر عشق و اولین خوان رستم سلوک الی الله است و چون طفره محال است بدون طی کردن این مرحله به مراحل دیگر رسیدن زهی خیال باطل است و افسوس و صد افسوس که ما در بند شیطانیم و از قدم گرفتن در وادی شریعت عاجز ولی بندگان مخلص خدا وادی های کمالات انسانی را طی می کنندبه فرموده جناب مولوی علیه الرحمه:

                     هفت شهر عشق را عطار گشت        ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

 وانگهی آنچه در شرایط سخت امروز هشدار دهنده است سربرآوردن کیش ها و مسلک ها و فرقه های گوناگونی است که در قالب ها و مدل های رنگارنگ و جذابی عرضه می شوند در حالی که هیچ بهره ای از چشمه سار حقیقت به مخاطبان کمال جوی خود تقدیم نمی کنندو با توجه به رواج گستردة این نحله های مدعی عرفان ومعنویت در جامعه ایرانی ما و روی آوردن هزاران جوان جویای معنویت به این گونه جریان ها لازم است[2] معیارهای تشخیص سره از نا سره باز خوانی شودو یکی از آن میزا ن ها شریعت است ، در سیر وسلوک شریعت معیار ومناط سنجش مهام امور است که به بعضی از آنها اشاره می شود :

1)شریعت معیار بر حق بودن یا نبودن فرقه ایست هیچگاه آنان که در خانقاه ها اختلاط زن ومرد را برانگیخته وجدشان می دانند و هیچگاه اندکی از شراب طهور الهی را نخواهند چشید بلکه جلال شدید المعاقبین ریشه آنان را خواهد خشکانید .

2) استاد وشیخ راه همیشه وهمیشه سرمایه سعادت سالک بوده اند وخواهد بود تا آنجا که از عارف کامل آسید علی آقای قاضی قدس سره منقول است که فرمود اگر نیمی از عمرت را در پی پاک ضمیری دستگیر بودی وپس از آن یافتی ضرر نکردی .

از آنجا که این امر از مهام امور سالک است و در بسیار از مواقع توام می شود با فریب آنانکه در ظاهر جلوه با یزید بسطامی را دارند و در باطن با یزید علیه اللعنه هم پیمان هستند،شناخت معیارهای و بایسته های استادی ضرورت حاجی پیدا می کند. حضرت علامه حسن زاده آملی در این مورد می فرماید :

الهی دهن آلوده را با کتابت چه کار که (لا یمسه الا المطهرون )وای بر آن مرشدی که دهنش پلید است ،چه ،آن نارشید خود شیطان مرید است ،اگر در آشکار بایزید است در پنهان با یزید است .

 گرچه بتوان مدعی را نام طیفورش نهادن         کی توان گفت حال عارف بسطام دارد

واز مهمترین معیارهای تشخیص بسیار مقید بودن وی بر عمل به شریعت است اگر به اندازه خردلی از این جاده منحرف گردد از آن حریم قدس مطرود است نه مجذوب .

بسیار مدعی نارشید داشتن این مسیر موجب آن گشت که فقها عظیم الشان سد سکندری جلوی خیانت های این ناپاکان قرار دهند و همین امر موجب تایید کردن مرحوم ابن عربی علیه الرحمه فعالیت های فقها را در زمینه و تکفیر افراد نا لایق شد.

3) یکی از مباحث بسیار مهم در عرفان ملاک های صدق و کذب یا حق و باطل بودن یک مکاشفه است در این میان یکی از ملاک های مهم ،شریعت است هر امر خلاف شریعت کاشف است از لمه شیطانی بودن آن وارد در این حال باید به طهارت و مراقبه خود بیافزاید . چه بسا یکی از حکمت هایی که آسید علی قاضی را بر آن داشت تا شرط ورود به مجلس سلوکش و تصدی حالات مختلف سالکی را حائز بودن به رتبه اجتهاد می دانست همین مهم باشد.

 

انگیزه تحقیق

امروزه اجتهاد با حجم گسترده ای از موضوعات تازه و بی سابقه در حافظه تاریخی خود روبرو است. موضوعاتی که اولین گام در استنباط و تبیین احکام آن ها, شناخت آن ها برعهده مجتهدان منضبط می باشد

شریعت  که پتانسیل پاسخ گویی به موضوعات تازه و بی سابقه را در آستین دارد،در ذهن مخاطبان قبل از پژوهش سوالات پیش می آورد که پرداختن به آنها ضمانت اجرایی شریعت است.

باید اذعان نمود که مبحث طرح مبادی اعتقادی شریعت برای نسل جوان، به رغم اهمیت و تاثیرگذاری به حاشیه رفته است و متناسب با نقش و کارکردی که دارد،مورد توجه قرار نگرفته و این امر بر مظلوم شدن این گوهر بی همتا در عمل مردم شده است .

از این روی بایسته است که در یک بحث علمی به مبانی اعتقادی شریعت بپردازیم،این نوشتار در صدد آشنایی دادن به مبانی شریعت و کار مجتهدان در استنباط احکام است .

 

 



[1].اصلاحات آمریکائى ،محمد باقر ذوالقدر

[2] ن.ک آفتاب وسایه هاص 13-14


 
 
Haddade Adel
Haddade Adel