شرح

یکی از علل شایع ترک حقیقت،زدگی از متدین نما ها است. گاه متصدیان امور دینی به دین عمل نمی کنند و باعث اوضاع و احوال اجتماعی نامطلوبی در اجتماع می شوند.در چنین شرایطی بسیاری از مردم این نابسامانی ها را به دلیل دخالت دین داران در وقوع آنها،به حساب مکتب و دین می گذارند و از این روی از دین و مذهب بیزار می شوند.

نمونه های بارز این دسته از علل و عوامل را می توان در اوضاع اجتماعی اروپا در عهد رنسانس ملاحظه کرد که رفتارهای ناشایست کلیساییان در زمیینه های مذهبی و حقوقی و سیاسی عامل مهمی برای بیزاری مردم از مسیحیت و به طور کلی از دین و دین داری شدند.

توجه به تاثیر این دسته از عوامل برای همه دست اندرکاران امور دینی ضرورت دارد تا حساسیت موقعیت و اهمین مسئولیت خودشان را درک کنند و بدانند که لغزش های آنان می تواند موجب گمراهی و بدبختی جامعه ای شود.

اما از این حقیقت نیز نباید گذشت که این حال زدگی از حقیقت از تفکر عقلانی ضعیف نشأت گرفته است که نمی توانند مسائل را به درستی تجریه و تحلیل کنند از این روی باید کمک آنها کرد تا از این مغالطه رهایی پیدا کنند.

اما این کمک عقلانی هرچند تاثیر بسیار دارد اما آزردگی قلبی و انزجار روحی را به طور کلی درمان نمی کند و باید راه کارهای مختلفی را به کار برد که از عهده این نوشتار بیرون است.

اما سخن فوق نیز می تواند کمک زیادی کند و به او بگوید که متدین ماها با نقاب حقیقت،حقیقت را ترک گفتند و تو با نقاب زدگی از حقیقت نما ها حقیقت را ترک گفتی از این روی خواسته یا نا خواسته هم پیاله کسانی شده ای که از آنها می خواستی فرار کنی.والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته