چیستان:
وقتى استاد علامه شعرانى قدس سره الشریف به قصد زیارت بنت باب الحوائج إلى الله ستى فاطمه سلام الله علیها از تهران به قم آمده بودند. نگارنده آنگاه در مدرسه مروى تهران حجره داشت. پس از مراجعت که به محضر انورش تشرف حاصل کردم از سفر خود حکایت کرد که در بازگشت شخصى روستایى در ماشین از من پرسید که در قم درس مى خوانى؟ گفتم: چه فرمایش دارى؟ گفت: این چیست که «:
برخیز و بشو دلا
ریشت‏ بتکان ملا

»؟ گفتم شما بفرمائید. گفت: برخیز «الف» است. بشو دلا «د» است. ریش را بتکانى نقطه شین فرو مى ریزد «ریس» مى ماند، و با «ا د» ادریس مى شود.

مطایبه میرزای شعرانی
هزار و یک کلمه    ج‏2    479     کلمه 299 ..... ص : 469
مرحوم آقاى شعرانى‏ مطایبات شیرین داشتند، گاهى به مناسبتى در اثناى درس مى‏فرمود: «حرف از ما و عمل از مردم». روزى یکى از فرزندان خردسال دبستانى آن جناب وارد اطاق درس شد، و مرحوم دکتر سادات ناصرى سابق الذکر حاضر بود، دکتر رو به استاد کرد و گفت: ان شاء اللّه آقازاده باید دکتر بشود. در جوابش فرمود: خیر، مى‏خواهم طلبه بشود که کور سوادى پیدا کند. از این‏گونه مطایبات فراوان از ایشان به خاطر دارم.

تصحیح ابی الجعد
مرورى بر آثار و تالیفات       93     5 تصحیح سه کتاب«ابى الجعد، نثر اللئالى، طب الائمة» ..... ص : 93
5 تصحیح سه کتاب «ابى الجعد، نثر اللئالى، طب الائمة»
کتاب ابى الجعد، کتابى است روایى که بر بیش از دویست روایت ارزنده اخلاقى مشتمل است و توسط انجمن عامر بن سلیمان مکنى به ابوجعد که یکى از اصحاب ابى الحسن على بن موسى الرضا علیه السلام است تألیف شده است و اما کتاب نثر اللئالى که در مؤلف آن اختلاف است، بعضى‏آن را به ابى على طبرسى و بعضى دگر آن را به ابى الرضا فضل الله راوندى، نسبت داده اند، نیز کتابى است روایى و مشتمل است بر کلمات قصارى که از سید اولیاء على بن ابى طالب علیه السلام نقل و به ترتیب حروف الفبا مرتب گردیده است، و بالاخره کتاب طب الائمة، تألیف ابوعتاب، عبدالله بن بسطام و برادرش حسین بن بسطام، معروف به «نیسابوریین» کتابى است طبى و شریف که دو برادر نامبرده آن را بر اساس روایات صادره از اهل بیت عصمت و طهارت تنظیم نموده اند.
حضرت استاد حسن زاده دام ظله در باره تصحیح این سه کتاب چنین فرموده اند «: حضرت آیت الله العظمى حاج حسین بروجردى رضوان الله تعالى علیه، این سه کتاب را که هنوز مخطوط بود و به چاپ نرسیده بود، براى استاد ما حضرت آیت الله شعرانى‏ قدس سره فرستادند، تا زیر نظر ایشان تصحیح و به چاپ برسد. جناب استاد شعرانى‏ رحمة الله علیه براى آقاى بروجردى نوشتند که ما فعلا علاوه بر درس و بحث، تصحیح و چاپ جامع الرواة را درست داریم، لذا اجازه بفرمایید تا تصحیح این سه کتاب را به عهده یکى از شاگردان خودم که لیاقت این کار را دارد، بگذاریم، که آقاى بروجردى رحمة الله علیه تمکین فرمودند و بعد سه کتاب یاد شده در اختیار ما قرار گرفت و ما هم حقا در تصحیح آنها زحمت کشیدیم و بحمد الله به نحو مطلوبى به چاپ رسید».
گفتنى است که سه کتاب یاد شده در سال 1377 هجرى قمرى بدون آنکه از استاد نامى برده شود، در یک مجلد طبع و منتشر شد

الگوی نیکو
هزار و یک کلمه    ج‏2    475     کلمه 299 ..... ص : 469
خداوند رحمت کند آقایان دکتر سادات ناصرى و ناصح و میرخوانى را که هریک از ارباب کمال بوده‏اند، و مرحوم ناصح ادیبى گرانمایه و بلندپایه بود، و هیچیک در کسوت آخوندى نبودند، و با این‏که همسنّ و سال استاد علامه شعرانى‏ بودند در محضر مبارکش به تحصیل علوم عقلى اشتغال داشتند. غرض این‏که مرحوم ناصح روزى به این کمترین گفت که دى در جلسه‏اى که استاد شعرانى‏ تشریف داشت به مناسبتى سخن از دانش‏پژوهى و درس خواندن و اهتمام به تحصیل به میان آمد، استاد شما را ضرب المثل قرار داده و به حضّار گفت درس خواندن را از فلانى یاد بگیرید.
و به همین مثابت روزى یک روحانى قزوینى در مدرسه مروى تهران سراغ مرا گرفت و بر من وارد شد و گفت که حضرت آیة الله رفیعى پس از مراجعتش از تهران به قزوین، مکرّر به طلاب قزوین مى‏گفت بیایید در تهران طلبه درسخوان را ببینید و از او درس خواندن را یاد بگیرید، و نام شما را به زبان مى‏آورد، من آمدم شما را دیدار کنم و با شما آشنا شوم.